نقشه وحشتناک پرستار قلابی برای زنان سالخورده
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۹۷۵۲
یک زن سابقهدار که به عنوان پرستار وارد خانه زنان مسن میشد، آنان را بیهوش میکرد و دست به سرقت میزد.
به گزارش همشهری؛ کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در تعقیب زن سابقهداری هستند که به بهانه پرستاری از زنان سالخورده قدم در خانههایشان گذاشته و پس از بیهوش کردن آنها با غذای مسموم دست به سرقت طلاهایشان زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند روز قبل گزارش دستبرد به خانه زنی سالخورده و تنها به پلیس پایتخت اعلام شد. کسی که با پلیس گرفته بود دختر این زن بود که بهگفته خودش وقتی از پاسخ ندادن مادرش به تلفن نگران شده به خانه وی رفته و با پیکر نیمه جان او مواجه شده بود.
این در حالی بود که اثاثیه خانه کاملا به هم ریخته و طلاهای مادرش سرقت شده بود. وقتی مأموران در محل حادثه حضور یافتند، معلوم شد که زن سالخورده به کما رفته و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
این در حالی بود که هنوز مشخص نیست چه اتفاقی در این خانه رخ داده و زن تنها چگونه قربانی سرقت شده است. در شرایطی که این زن چند روزی در کما بود، با تلاش پزشکان به زندگی برگشت و اسرار سرقت از خانهاش را فاش کرد.
اوگفت: از مدتی قبل برای انجام کارهای شخصیام دنبال پرستار سالخوردگان میگشتم. تا اینکه فرزندانم از طریق آگهی اینترنتی زنی به نام پرستو را برای انجام این کار استخدام کردند. پرستو زنی جوان بود که ظاهری موجه داشت. او میگفت سالها در زمینه نگهداری از سالمندان کار کرده است و میتواند از پس انجام کارهای خانهام نیز بربیاید. به این ترتیب وی به خانهام آمد و زمانی که من و او در خانه تنها بودیم، غذا پخت، اما پس از خوردن غذا دچار سرگیجه شدیدی شدم.
وی ادامه داد: پرستو مرا به اتاق برد و گفت باید استراحت کنم، اما از هوش رفتم و از آن پس دیگر چیزی بهخاطر ندارم. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم و متوجه شدم پرستو پس از بیهوش کردن من همه طلا و جواهراتم را سرقت کرده است. پزشکان میگفتند که داخل غذای من سم بوده و حتی ممکن بود این ماجرا به قیمت جانم تمام شود.
این نخستین شکایت از پرستو نبود که در اختیار پلیس قرار میگرفت. چرا که در روند تحقیقات، چند شکایت مشابه دیگر هم مطرح شد. همه شاکیان مشخصات یک زن را به پلیس ارائه میکردند و میگفتند که او پس از اینکه بهعنوان پرستار سالمندان در خانهشان استخدام شده، آنها را با غذای مسموم بیهوش کرده و سپس طلا، جواهر و اموال باارزش آنها را دزیده بود.
این در حالی بود که طبق تحقیقات پلیس، همه طعمههای این زن، زنان سالخورده و تنها بودند و تمامی آنها پس از خوردن غذای مسموم به کما رفته، اما پس از گذشت چند روز، به طرزی معجزهآور به زندگی برگشته بودند.
درحالیکه بررسیهای تخصصی برای شناسایی زن سارق آغاز شده بود، سرنخهایی بهدست آمد که نشان میداد وی مجرمی سابقهدار است. زن جوان آخرین بار چند ماه قبل از زندان آزاد شده بود و در پرونده قبلی خود هم با همین شگرد دست به سرقت از زنان سالخورده و تنها زده بود.
براساس این گزارش هماکنون، گروهی از مأموران جستوجوی خود را برای بازداشت مجرم تحت تعقیب آغاز کردهاند تا اسرار سرقتهای سریالی او فاش شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: پرستار قلابی زنان سالخورده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۹۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران